friends

ساخت وبلاگ

ارفاق

فیلم کوتاه ارفاق، با این پیام که اگر زخمی بزنی، کسی می تواند زخم کاری تری بزند.

شناسنامه فیلم:

نام فیلم: ارفاق

نویسنده و کارگردان: رضا نجاتی

محصول:1400ایران

ژانر: اجتماعی درام

مدت فیلم: 18 دقیقه

برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه داستانی

داستان فیلم یک داستان ساده با یک محتوای قابل فهم است، داستان تقابل سه نسل و آدم های منفعت طلبی که به منفعت خویش می اندیشند و اهمیتی برای بلایی که سر دیگری می آید قائل نیستند. در فیلم کوتاه ارفاق ما صحنه و تایم اضافی نداریم و آنچه مهم است این است که کارگردان داستان را کش نداده و به دنبال کاسبی کردن و وقت مخاطب را گرفتن نیست. داستان چند پیام ساده همه پسند دارد که بدون وقت کشی همه چیز را صاف و ساده و روشن به نمایش می گذارد.

نکته مثبت دیگر این فیلم کوتاه شخصیت های باورکردنی با گریم های موفق است، که آنها را برای ما عادی سازی کرده و تکلیف مخاطب را با هر یک از شخصیت ها مشخص می کند. برای مثال:

دانش آموزی با تربیت غلط خانوادگی می خواهد برای معلم خود دردسر درست کند، درک این که چرا مردم رفتارهای بد ذاتانه دارند، اغلب دشوار است. همه ما گاهی دروغ می گوییم و در بسیاری مواقع فکر می کنیم یک دروغ کوچک آسیبی به کسی نمی زند، اما مشکل اینجاست که تحقیقات نشان می دهد اولین آسیب به خود فردی که دروغ گفته وارد می شود. هرچه بیشتر دروغ بگوید این کار برایش آسانتر می شود. آدم های دروغگو و عوضی پشت رفتارهای غلیظ پنهان می شوند تا حجم بزرگ منفی درونشان را استتار کنند. برای مثال:کسی که خیلی غلیظ با غیرت و متعصب است در باطن آتش فشانی از فساد اخلاقی و اجتماعی با روابط متعدد است و فکر می کند هر کاری دلش می خواهد می تواند انجام دهد و یک حق بی چون و چرا برای خودش قائل است.

به قول دکتر جورج کی.سیمون: مردان دغل کار بخش مهمی از حقیقت را پنهان می کنند، آنها به طور حرفه ای طوری موضوع را عوض می کنند که قهرمان داستان باشند و زیر بار اشتباه خود نمی روند و گاهی نقش قربانی را بازی می کنند تا احساس ترحم دیگران را نسبت به خود تحریک کنند تا دیگران دروغ هایشان را بهتر باور کنند.البته گاهی هم با زور و قدرت کاذب خود دیگران را متقاعد می کنند.

کاراکتر دانش آموز، یک آدم عوضی، عصبی و دروغگو است که می خواهد به روش خود از معلمش نمره بگیرد، او اقدام به خودزنی می کند، آسیب عمدی به خود وارد می کند.( چنانچه می بینیم به خود سیلی میزند با مشت و سر و صورت به در و دیوار می کوبد). این عمل با مشکلی از فشار ناشی از احساسات یا افکار شروع می شود و متاسفانه پس از وارد کردن زخم به بدن فرد احساس راحتی می کند،که این آرامش موقتی است و دوباره فرد را به سوی احساسات منفی و تنش سوق می دهد.

برخی از فاکتورهای ریسک خودزنی به تجربه تروما با حادثه ای وحشتناک مانند: خیانت هایی که فرد در گذشته دیده، ناپایداری خانواده و همچنین اختلالات شخصیت و دوقطبی بودن به خاطر مصرف الکل و مواد مخدر است.

ما در فیلم سه شخصیت با سه روحیه و حالات متفاوت داریم آنچه از نظر من منتقد به وضوح نمایان است این است که برعکس نام فیلم هیچ یک از کاراکترها به یکدیگر ارفاق نمی کنند. معلم به شاگرد ، شاگرد به معلم و پدر شاگرد به معلم هیچ کدام به هم رحم و ارفاقی ندارند و داستان فیلم بر مبنای ظاهر بینی و سطحی نگری تصمیم آدم ها پیش می رود.

آنچه موفقیت فیلم را افزایش می دهد این است که نویسنده و کارگردان یکی است هر آنچه خود نوشته به خوبی به نمایش در می آورد و یک فیلم ساده با محتوایی قابل فهم و همه فهم با فوکوس بالا تحویل می دهد.

نکته قوت دیگر فیلم بازی در یک لوکیشن است که یک نگاه بصری تازه از مدرسه با حفظ واقعیت و ماهیت مدرسه به ما می دهد.

آنچه به قوت فیلم می افزاید کاراکتر معلم با بازی جذاب و حساب شده هوتن شکیبا است که در مخمصه بد ذاتی پسر و پدری با عقده ها و ضعف های شخصیتی گیر افتاده و سه راه بیشتر ندارد که از این بحران عبور کند. یا باید به پسر دانش آموز باج بدهد و ارفاق کند، یا باید به پدر دانش آموز باج بدهد و یا باید بدون زور در بازو و با هوشیاری و درایت و نوعی رندی گری تلافی کند.

و در آخر، فیلم در حالی تمام می شود که هنوز مخاطب خود را جزئی از فیلم می داند و درگیر این مسئله است که چه کسی حق داشت؟ و چه کسی برد؟

نویسنده: محبــــوبه کیائی( نویسنده و پژوهشگر هنر)

بیست و دوم دی ماه 1402خورشیدی

تو همیشه آدم بده ی داستان میشی، وقتی داستان رو یه عوضی دروغگو تعریف کنه...

+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم دی ۱۴۰۲ ساعت توسط محبــــــــــــــــــــــــــــوبه کیائی  | 

3IRON...
ما را در سایت 3IRON دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mahbobekiaee3 بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 12:26